سلام هنوز کلمه وصل نشده رو یاه ست خبر ندارین کی وصل میشه حداقل ماه رمضان وصل میشد فیض میبردیم
پاسخ : علیکم السلام خواهر گرامی مونس ، تا جایی که اطلاع دارم هنوز شبکه جهانی کلمه بر ماهواره یاه ست وصل نشده و از استاد عزیزم آقای ملازاده که در شبکه جهانی توحید داره فعالیت میکنه شنیدم که گفت به محض اینکه مشکل مالی شبکه جهانی کلمه حل بشه دوباره شبکه جهانی کلمه بر ماهواره یاه ست نیز ان شاء الله فعالیتش را شروع میکنه و همان طور که میدانی ماه پر برکت رمضان ماه ویژه ای هست برای اجابت دعا ، پس خواهر گرامی مونس در این ماه مبارک رمضان به درگاه الله متعال دعا کن که مشکل مالی شبکه جهانی کلمه نیز حل بشه و فکر کنم در حال حاضر بر ماهواره هاتبرد شبکه جهانی کلمه هنوز فعالیتش را داره ادامه میده و من به دلیل اینکه دیش ماهواره ام از هاتبرد دچار مشکل فنی شده به خوبی خبر ندارم که در هاتبرد شبکه جهانی کلمه هنوز فعالیت داره یا نه و خواهر گرامی مونس به محض اینکه دوباره ان شاء الله اطلاعاتی جدید پیدا کردم در مورد فعالیت شبکه جهانی کلمه در وبلاگم به اشتراک میگذارم و شما خواهر گرامی مونس مثلا از طریق آدرس صفحه ی اینستاگرام شبکه جهانی کلمه نیز هر روزانه میتوانی پیگیری کنی چون بارها دیدم که در صفحه ی اینستاگرام شبکه جهانی کلمه نیز مسئولان شبکه اطلاع رسانی میکنند در مورد وضع شبکه و غیره و این آدرس اینستاگرام شبکه جهانی کلمه هست : https://www.instagram.com/kalemehtv/
سلام ممنونم از کامنت شما
پست های بسیار خوبی نوشتی ،
و اینکه دوست عزیز همیشه شعیه و سُنی با همدیگه بحث داشتن ،،، ولی مهم اینکه هر دو طرف بتونن به باور های هم احترام بذارن ، و کاش یه روز اینجور بشه ..
پاسخ : علیکم السلام برادر عزیز ، و ممنونم که به وبلاگم سر زدی و برادر عزیز میخوام به شما بگم وقتی آخوندهای ظالم شیعه به مقدسات ما اهل سنت احترام نمیگذارند و به الله متعال و به رسولش حضرت محمد صلی الله علیه وسلم و به اهل بیت حضرت محمد صلی الله علیه وسلم و به اصحاب حضرت محمد صلی الله علیه وسلم و به همسران حضرت محمد صلی الله علیه وسلم و کلاً به دین مبین اسلام توهین و لعن میکنند پس ما اهل سنت باید از عقیده های خود دفاع کنیم و فکر میکنم شما برادر عزیز یکی از نفرات مردم شیعه هستی و وقتی مثلاً برای خواندن نماز جماعت به مسجد میروی بعدش احتمالاً بعضی وقت ها پای حرفای آخوندهای ظالم مینشینی و آخوندهای ظالم شیعه بدعت های زیادی در دین مبین اسلام وارد کرده اند و به اهل بیت حضرت محمد صلی الله علیه وسلم نسبت میدهند و به الله متعال گناه کبیره ی شرک و .... را انجام میدهند و در بین ما اهل سنت نیز شنیده ام و دیده ام که کسانی هستند که کارهای شرک آمیز و بدعت انجام میدهند و در کل میخوام بگم بیاییم مسلمان واقعی باشیم
عَنِ ابْنِ عُمَر ( رض ) قَالَ قَالَ رَسُوْلُ اللهِ صَلَّی اللهُ عَلَیْه وَ سَلَّمَ بُنِیَ الْاِسْلَامُ عَلٰي خَمْسٍ شَهَادَةِ اَنْ لّآ اِلٰهَ اِلَّا اللهُ وَ اَنَّ مُحَمَّدًا عَبْدُه وَ رَسُوْلُه وَ اِقامِ الصَّلوٰةِ وَ اِیْتاَءِ الذَّکوٰةِ وَ الَحجِّ وَ صَوْمِ رَمضَانَ – ( متفق علیه )
( و قال المنذری فی الترغیب رواه البخاری و مسلم و غیر هما عن غیر واحد من الصحابة )
حضرت عبدالله بن عمر ( رض ) ارشاد رسولِ اکرم ( ص ) را نقل می کند که اسلام بر پنج ستون بنا شده است قبل از همه گواهی لّآ اِلٰهَ اِلَّا اللهُ و مُحَمَّدُ رَّسُوْلُ اللهِ یعنی اقرار به اینکه بغیر از الله جل جلاله معبودی دیگر نیست و محمّد ( ص ) بنده و رسول اوست و بعد از آن بر پا داشتن نماز ، ادای زکات ، حج و روزه ماه مبارک رمضان .
توضیح : این پنج ستون ارکان مهم ایمان و اسلام هستند ، رسول اکرم ( ص ) در این حدیث اسلام را به خیمه ای تشبیه کرده اند که دارای پنج ستون است . کلمه ی شهادت مانند ستون میانی خیمه است و بقیه ی ارکان چهارگانه اسلام ، ستون های چهار گوشه ی خیمه به شمار می آیند . اگر چوب میانی نباشد خیمه بر پا نخواهد شد ، امّا اگر چوب میانی باشد و از گوشه های چهار طرف خیمه ، چوبی کم شود ، خیمه برپا خواهد بود و فقط گوشه ای که چوپ ندارد ناقص و افتاده می ماند .
بعد از خواندن این حدیث بیاییم و در مورد خودمان کمی فکر کنیم ، که ما بنوبه ی خود تا چه اندازه توانسته ایم این خیمه را بلند و بالا نگه داریم و کدام رکن است که آنرا به طور کامل حفاظت کرده ایم ؟ این هر پنج رکن بی نهایت مهم هستند تا جایی که بنای اسلام بر اینها قرار داده شده است پس مواظبت بر آن ، بر هر مسلمان بخاطر مسلمان بودنش ، ضروری و الزامی است . امّا ، بعد از ایمان مهم ترین رکن ، نماز است . حضرت عبدالله بن مسعود ( رض ) می گویند : من از رسول اکرم ( ص ) پرسیدم که کدام عمل بیش از همه ، نزد الله جل جلاله محبوب است ؟ آنحضرت ( ص ) ارشاد فرمودند : نماز ، عرض کردم بعد از آن ؟ فرمودند : رفتار خوب با پدر و مادر . عرض کردم ، بعد از آن فرمودند : جهاد .
علامه ملّا علی قاری می گوید : این حدیث دلیل بر این قول علماست که می گویند : بعد از ایمان ، نماز از همه مقدّم تر است و همچنین این مطلب از این حدیث صحیح نیز تأیید می شود که در آن آمده : اَصَّلَوةُ خَیرُ مَوْضُوْعٍ خداوند نماز را بهترین عمل برای بندگانش قرار داده است .
در احادیث دیگر هم به صورت صحیح و واضح نقل شده است که در میان اعمال شما ، بهترین عمل نماز است . چنانکه در الجامع الصغیر این حدیث از پنج صحابه رضی الله عنهم حضرت ثوبان ، ابن عمر ، سلمه ، ابوامامه و عباده رضی الله عنهم نقل شده است . و از حضرت ابن مسعود ( رض ) و اَنَس ( رض ) روایت شده است که مهم ترین عمل ، خواندن نماز ، بر وقت آن است از حضرت ابن عمرو اُمٍّ فرْوًهُ ( رض ) نیز نقل شده است که بهترین عمل ، خواندن نماز ، در اوّل وقت است تقریباً منظور و مفهوم تمام روایت ها یکی است .
منبع : کتاب فضایل اعمال
عَنْ عُبَادَةَ بْن الصَّامتِ ( رض ) قَالَ أَوْ صَانِیْ خَلِیْلِیْ رَسُوْلُ اللهِ صَلَّی اللهُ عَلَیْهِ وَ سِلَّمَ بِسَبْعِ خِصَالٍ فَقَالَ لَا تُشْرِکُوْا بِاللهِ شَیْئًا وَّ اِنْ قُطِعْتُمْ اَوْ حُرِّقْتُمْ اَوْ صُلِّبْتُمْ وَ لَا تَتْرُکُو الصَّلٰوةَ مُتَعَمِّدِیْنَ فَمَنْ تَرَکَهَا مُتَعَمِّدًا فَقَدْ خَرَجَ مِنَ المِلَّةِ وَ لَا تَرٰکَبُوْا الْمَعْصِیَةَ فَاِنَّهَا سَخَطُ اللهِ وَ لَا تَشْرَبُوا الْخَمْرَ فَاِنَّهَا رَأسُ الْخَطَایَا کُلِّهَا ( الحدیث رواه الطبرانی و محمد بن نصر فی کتابی الصلوة باسنادین لا باس بهما کذافی الترغیب و هکذا ذکره السیوطی فی الدرا المنثور و اعزه الیهما فی المشکوة بروایة ابن ماجة عن ابن ابی الدرداء نحوه )
حضرت عُباده ( رض ) می فرماید : مرا محبوبم ، رسول اکرم ( ص ) هفت نصیحت کردند که چهار تای آنها اینست : اول اینکه با الله جل جلاله کسی را شریک قرار ندهید ، حتی اگر قطعه قطعه یا سوزانده شوید یا بدار آویخته شوید . دوّم اینکه نماز را قصداً ترک نکنید که هر که نماز را دیده و دانسته ترک کند از مذهب اسلام خارج می شود . سوّم اینکه نافرمانی الله جل جلاله را نکنید که از آن غضب الله جل جلاله نازل می شود . چهارم اینکه شراب نخورید که اساس و بنیاد همه گناهان است .
توضیح : در حدیث دیگری ، حضرت ابودرداء ( رض ) هم ، همین نوع مضمون را نقل می کنند ، می فرماید : مرا محبوبم وصیّت کرد که با الله جل جلاله کسی را شریک مگیر حتی اگر قطعه قطعه شوی یا سوزانده شوی . دوّم نماز را دیده و دانسته ترک مکن ، هر کس نماز را دیده و دانسته ترک می کند ، از ضمانت الله جل جلاله خارج می شود . سوّم ، شراب مخور که کلید هر نوع بدی است .
منبع : کتاب فضایل اعمال
التَّحِیّاتُ المُبارَکاتُ الصَّلَواتُ الطَّیَّبَاتُ لله ، السَّلامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا النَّبِیُّ وَ رَحْمَةُ الله و برکاته ، السَّلامُ عَلَیْنَا و عَلی عِبَادِ الله الصَّالِحین ، أَشْهَدُ أنْ لا إلهَ إلا الله و أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ الله ، اللهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ و آل محمَّدٍ کما صَلَّیْتَ عَلَی إِبْراهیمَ وَ آلِ إِبْراهیمَ وَ بارِکْ عَلَی مُحَمّدٍ و آلِ مُحَمَّدٍ کَمَا بَارَکْتَ عَلٰی إِبْراهِیْمَ و آل إِبْراهِیْمَ فِی الْعالَمینَ إِنَّکَ حَمِیدٌ مَجِیدٌ .
بعد از تحیّات آخر دعاهائی سنّت است مانند : اللهُمَّ إنِّی أَعُوذُبِکَ مِنْ عَذَابِ الْقبْرِ و النّارِ و فِتْنَةِ الْمَحْیَا وَ الْمَمَاتِ وَ مِنْ فِتْنَةِ الْمَسِیحِ الدَّجَّالِ ، اللهُمَّ إِنّی أَعوذُبِکَ مِنَ الْمَأْتَمِ وَ الْمَغْرَمَ ( روایت بخاری و مسلم و أبوداود ) .
و اللهُمَّ إِنّی ظَلَمْتُ نَفْسِی ظُلْماً کَثیراً و لا یَغْفِرُ الذُّنُوبَ إِلّا أَنْتَ فَاغْفِرْلِی مَغْفِرَةً مِنْ عِنْدِکَ وَ ارْحَمْني إِنَّکَ أَنْتَ الْغَفُورُ الرَّحیم . ( روایت بخاری و مسلم و ترمذی و نسائی از ابوبکر صدّیق ( رض ) ).
و اللهُمَّ اغْفِرْلِی ما قَدَّمْتُ وَ مَا أَخَّرْتُ وَ مَا أَسْرَرْتُ وَ مَا أَعْلَنْتُ وَ مَا أَشْرَفْتُ وَ مَا أَنْتَ أَعْلَمُ بِهِ مِنِّی ، أَنْتَ الْمُقَدِّمُ وَ أَنْتَ الْمُؤَخِّرُ ، لا إلَهَ إلّا أنْتَ .
( روایت مسلم وأبوداود و ترمذی و نسائی از علی مرتضی ( رض ) ) .
ترجمه این احادیث در جلد پنجم شرعیّات که حاوی چندین هزار حدیث با شرح و ترجمه است مذکور می باشد .
منبع این مطلب از کتاب : الروضات فی الطهارات و الصلوات
تألیف : المرحوم الشیخ محمد عقیل بن سلطان العلماء
خداوند در جهان و قدر و منزلت بزرگترین است
پاک و منزه است آن کسی که توحید را برای بشر آشکار ساخت
و آن هنگام که از دین منحرف گشتند
در تاریکی های ستم ، غل و زنجیر و کبر غرق شدند
عقلها را چه شده که از خالق بشر روی گردان شده
و اشکال خدایی را برای گاو فراهم کرده اند
در زمین فساد می کنند و دیدگان بسته مانده
عقل ها را چه شده
عقل ها را چه شده
عقل ها را چه شده ، پروردگارا از تو یاری می خواهیم
بنگر به گروهی که به شعله های آتش سجده کرده اند
از دنیای جهنمی خود به جهنم شکوه می کنند
گرد آتش می گردند و چهرهایشان غبار آلود است
و اندیشه هایشان در بند خواری و تیرگی است
عقل ها را چه شده
عقل ها را چه شده
عقل ها را چه شده ، پروردگارا از تو یاری می خواهیم
و در جزیرة العرب افرادی بودند که به بت سجده می کردند
و افرادی که از سنگ رفع بلا می طلبیدند
بت هایی که کنار خانه ی خدا ، بدون هیچ حرکت شنوایی و بینایی قرار داشتند
بدون حرکت ، شنوایی و بینایی
عقل ها را چه شده
عقل ها را چه شده
عقل ها را چه شده ، پروردگارا از تو یاری می خواهیم
تا اینکه پیامبر هدایت دعوتش را آشکار نمود ، با دعوتش
با وحی راه جاودانگی را برای بشریت روشن نمود
برای انسانها قرآن آورد و آنها شروع به ساختن تمدن در شهرها و اندیشه ها نمودند
شروع به ساختن تمدن در شهرها و اندیشه ها نمودند
پیام آور خدا .... محمد ... محبوب خدا .... محمد
پیام آور خدا .... محمد.... محبوب خدا
و عقل ها را از بند آزاد کرده و تا از آزادانه از آن الله گشته و ترقی کند ، چه عزت و پیروزی بزرگی
در برابر ظالمان و دروغ گویان فدایت می شویم
خون ، گوش و چشم ما فدایت باد
پیام آور خدا .... محبوب خدا
پیام آور خدا .... محبوب خدا .... پیام آور خدا
پیام آور خدا .... محمد ... محبوب خدا .... محمد
پیام آور خدا .... محمد .... محبوب خدا
و اینگونه بود که محمد صلی الله علیه و آله وسلم با یک حرکت ، بشریت را
از پست ترین سطح به بالاترین درجات و از تنگنای دنیا به وسعت دنیا و آخرت منتقل نمود .
پیام آور خدا .... محمد .... محبوب خدا .... محمد
پیام آور خدا .... محمد .... محبوب خدا
در جزیره ای زیبا تمام حواس زندگی می کردند : شادی – غم – غرور - عشق و غیره ...
روزی خبر رسید که به زودی جزیره به زیر آب خواهد رفت .
همه ی ساکنین جزیره قایقهایشان را آماده و جزیره را ترک می کردند
اما عشق می خواست تا آخرین لحظه بماند ، چون او عاشق جزیره بود .
وقتی جزیره به زیر آب فرو می رفت عشق از ثروت که با قایق با شکوهی جزیره را ترک می کرد کمک خواست و به او گفت :
" آیا می توانم با تو همسفر شوم ؟ "
ثروت گفت :
" نه من مقدار زیادی طلا و نقره داخل قایقم دارم و دیگر جایی برای تو وجود ندارد " .
پس عشق از غرور که با یک کرجی زیبا راهی مکان امنی بود کمک خواست . غرور گفت :
" نه نمی توانم تو را با خود ببرم چون تمام بدنت خیس و کثیف شده و قایق زیبای مرا کثیف خواهی کرد . "
غم در نزدیکی عشق بود.
پس عشق به او گفت :
" اجازه بده تا من با تو بیایم "
غم با صدای حزن آلود گفت :
" آه عشق من خیلی نارحت هستم . احتیاج دارم تا تنها باشم " .
عشق این بار سراغ شادی رفت و او را صدا زد .
اما او آنقدر غرق شادی بود که صدای او را نشنید .
آب هر لحظه بالا و بالاتر می آمد ، و عشق دیگر ناامید شده بود
که ناگهان صدایی سالخورده گفت
" بیا عشق تو را خواهم برد "
عشق آنقدر خوشحال شده بود که حتی فراموش کرد نام پیرمرد را بپرسد و سریع خود را داخل قایق انداخت و جزیره را ترک کرد .
وقتی به خشکی رسیدند پیرمرد به راه خود رفت و عشق تازه متوجه شد کسی که جانش را نجات داده بود چقدر بر گردنش حق دارد .
عشق نزد علم که مشغول حل مسئله ای روی شن های ساحل بود رفت و از او پرسید :
" آن پیرمرد که بود ؟ "
علم پاسخ داد :
" زمان "
عشق با تعجب پرسید :
" زمان ؟ چرا او به من کمک کرد ؟ "
علم لبخند خردمندانه ی زد و گفت :
" زیرا تنها زمان قادر به درک عظمت عشق است ...... "
خواب چیست ؟ اتفاقاتی که در خواب برای انسان می افتد چیست ؟
الحمدلله ،
نظریاتی در مورد دیدن خواب و رؤیا ارائه شده است ، اما همه ی آنان فقط به صورت یک نظریه باقی ماندند و امید نمی رود که علم آدمی در این حیطه به صورت کامل بتواند به سوالات موجود در این مورد پاسخ قطعی دهد ، زیرا خواب دیدن و رؤیا مسألهای روحی است و خود روح نیز ، ناشناخته است و ناشناخته نیز ، باقی خواهد ماند ؛ خداوند به کسانی که در مورد روح از پیامبر (صلی الله علیه وسلم) سؤال نموده بودند ، چنین فرموده است :
« وَیَسْأَلُونَکَ عَنِ الرُّوحِ قُلِ الرُّوحُ مِنْ أَمْرِ رَبِّی وَمَا أُوتِیتُم مِّن الْعِلْمِ إِلاَّ قَلِیلاً » (اسراء / 85)
« و از تو در مورد روح میپرسند ، بگو روح از امر پروردگار است و از علم به شما جز بهرهی اندکی داده نشده است »
روح آدمی همواره به یک شکل و قالب باقی نمیماند بلکه در شرایط و احوال متفاوت تغییر میکند . ابن قیم در کتابش « الروح » بیان میکند که روح آدمی از دوران جنینی تا دوران بعد از مرگ و جهان آخرت به پنج صورت متفاوت تغییر میکند :
1) برای بار اول روح وارد جنین می شود و انسان هیج علمی ندارد و روح نیز تحت تأثیر چیزی قرار نمی گیرد .
2) بعد از تولد و وارد شدن به محیطی دیگر ، روح صورتی متفاوت از صورت اول دارد و با توجه به محیط و معلومات شخص ، تحت تأثیر قرار میگیرد.
3) هنگام خواب نیز ، شعاع یا بخشی از روح از بدن خارج میشود ، اما تمام روح به طور کامل از بدن خارج نمیشود و در این حالت است که انسان خواب میبیند .
4) بعد از مرگ در جهان برزخ ، اگرچه روح به طور کامل از بدن خارج شده است ، اما در بعضی موارد ، بخش کمی از آن با جسد در ارتباط است و در این حالات ، جسد نیز ، تحت تأثیر آنچه برای روح پیش میآید مانند عذاب قبر یا آرامش و نعمتهای بعد از مرگ قرار میگیرد .
5) در روز قیامت و هنگام زنده شدن مردگان روحی که وارد جسد میگردد با روح دنیوی تفاوت دارد ، زیرا با حضور این روح در جسم ، جسد به خواب ، مرگ یا پوسیدگی دچار نمیشود.
خواب ، از آیات و نشانههای قدرت خداوند است (روم / 23) . خداوند از خواب با کلمه « سُبات » یاد نموده است. (نبأ / 9 و فرقان / 47) ؛ یعنی ، تعطیل کار به منظور استراحت و تجدید قوا و آرامش و آسایش و اشارﮤ لطیفی است به تعطیل برخی از فعالیتهای اندامهای بدن هنگام خواب . بعضی از مفسرین سُبات را به معنی مرگ تفسیر نمودهاند ، زیرا خداوند میفرماید : « خداست که شما را در شب میمیراند ». (انعام / 60) و در آیه 42 سورﮤ زمر میفرماید : « خداوند ارواح را در هنگام مرگ انسانها و هنگام خوابشان برمیگیرد. ارواح کسانی را که فرمان مرگ آنان را صادر نموده است نگاه میدارد و ارواح دیگر را ( که هنوز اجل صاحبانشان فرا نرسیده به جسم ) تا وقت مشخصی بازمیگرداند و در این مسأله ، نشانههای روشنی برای اندیشمندان است ». از این رو، خواب مردمان ، مرگ آنان و بیدار شدن آنان ، زنده شدن دوبارﮤ آنان است و به همین دلیل ، سنت است که هنگام خوابیدن ، این اوراد خوانده میشود : « بسمک اللهم اموات و احیا » به نام تو ای خداوند میمیرم و زنده میشوم « اللهم بک وضعت جنبی و بک ارفعه فأن امسکتها فاغفرلها و ارحمها و ان ارسلتها فاحفظها بما تحفظ به عبادک الصالحین » خداوندا با نام تو پهلویم را بر زمین میگذارم و با نام تو برمیخیزم اگر جانم را گرفتی آن را ببخش و به آن رحم نما و اگر آن را نگرفتی ، از آن محافظت نما ؛ آنگونه که از بندگان نیکوکارت محافظت مینمایی و هنگام بیدار شدن ، این ورد خوانده شود : « الحمدالله الذی احیانا بعد ما اماتنا و الیه النشور » ؛ یعنی ، سپاس خداوندی را که بعد از مرگمان ما را زنده نمود و بازگشت به سوی اوست.
در هنگام خواب ، که در روایات به عنوان « برادر مرگ یا وفات صغری » از آن یاد شده است ، ارتباط تنگاتنگ بین روح و جسم ، کم میشود و روح یا قسمت کمی از آن ، بدون این که به صورت کامل از بدن خارج شود ، به طور ناقص ، با بدن قطع ارتباط میکند و در میان عالم روحانی و دنیای جسمانی که به زمان و مکان محدود نیست در جولان و نوسان قرار گرفته و به گشت وگذار در آن میپردازد ؛ و این گونه است که فرد خوابیده ، وارد عالم رؤیا میشود و چیزهایی از گذشته ، حال و یا آینده را میبیند .
رؤیاهایی که در این حالت ، روح میبیند بر سه نوع است :
1. رؤیای خوشایند ، که از جمله نعمتهای الهی است و باعث شادی و خوشحالی دلهای مؤمنین است. پیامبر( صلی الله علیه وسلم ) میفرماید : « لم یبق من النبوه الا المبشرات » ؛ یعنی ، از نبوت به جز رؤیای صالحه که مایه مژده و شادی است چیزی باقی نمانده است.
2. رویای ناخوشایند ، که از شیطان است و با کمک آن ، انسانها را ناراحت میکند و دوای آن ، پناه بردن به خدا از شرّ شیطان و آنچه که دیده است ؛ میباشد و نباید آن را نزد دیگران بازگوید که در این صورت ، از آن رؤیا ، دچار زیان نمیگردد و نباید بر تعبیر چنین خوابهایی اصرار داشت ، زیرا اگر تعبیر شوند ممکن است به همان صورتی که تعبیر شدهاند ، اتفاق بیفتند .
3. خواب هایی هستند که تعبیر ندارند و خود این خوابها نیز ، بر چند گونهاند: افکار درونی انسان هستند یا وقایعی هستند که در زندگی روزمرﮤ آن فرد وجود دارد یا خوابهای پریشان و بیمعنی هستند که کار شیطان است و آدمی را با آن بازی میدهد مانند داستان آن مردی که به پیامبر خدا (صلی الله علیه وسلم ) گفت : ای پیامبر خدا در خواب دیدم که سرم قطع شده است و جلو من افتاده و با سرعت بالا و پایین میجهد و از من دور میشود و من نیز ، به دنبال آن میدویدم . پیامبر (صلی الله علیه وسلم ) فرمود : « لا تحدث الناس بتلعب الشیطان بک فی منامک » ؛ یعنی ، چنین خوابی را که در آن شیطان ، تو را بازی داده است ، برای مردم بازگو نکن .
بعضی از رؤیاها به همان صورت اتفاق افتاده یا اتفاق خواهد افتاد ، اما بسیاری از این رؤیاها دارای سمبل و نمادهای مشخصی هستند که به تعبیر درست احتیاج دارند. در مورد تعبیر خواب ، کتابهای زیادی نوشته شده است ؛ بیشتر آن ها ادعا میکنند که تعبیرات خود را از استادان ماهر در تعبیر خواب ، مانند ابن سیرین اقتباس نمودهاند ، اما در این مورد ، سند و مدرک صحیحی ارائه ندادهاند . اگرچه تواتر تجربیات مردم در دیدن خواب و تعبیر آن ها در طول زمان و بیان این تجربیات ، خود به تنهایی باعث شده است که اغلب مطالب این کتابها در مورد تعبیر خواب راست از آب درآید ، اما انتسابهای نامستند و افزودن به قطر این کتابها ، بدون دلیل موجه ، اعتبار آن ها را خدشه دار نموده است . آنچه که مهم است این است که نباید به کتابهای تعبیرخواب به صورت کامل اعتماد نمود ، زیرا تعبیر خواب برحسب زمان و مکان و شرایط و احوال محیط یا بینندﮤ خواب تغییر میکند .
خلاصه اینکه ؛
خواب سه نوع است :
1. رؤیای صالحه یا خوابی نیکو که مژدهای است از طرف خداوند برای بینندهی آن و یک قسمت از چهل و شش قسمت نبوت پیامبران است . [بخاری و مسلم]
2. خواب ناپسند و ناخوشایند که از طرف شیطان است و برای مسخره کردن و آزار دادن بینندهی خواب میباشد .
3. خوابی که ناشی از خیالات و تفکرات انسان و اعمال روزمرة اوست . خوابهایی که به علت عادتهای روزمره میباشند ، در این طبقه جای میگیرند ؛ مثلاً ، فردی عادت نموده است که در ساعت معینی از روز غذا بخورد ، اگر روزی برخلاف عادت در آن ساعت ، غذا نخورد و بخوابد ، ممکن است خواب غذا خوردن را ببیند یا اگر در حالت بیداری غذای زیاد خورده باشد ، ممکن است در خواب ببیند که استفراغ میکند .
غیر از این سه نوع ، هر خوابی که دیده شود ، خوابهای پریشان و باطل است و نمیتوان آنها را تعبیر نمود ، زیرا براساس قاعدهی مشخصی قرار نگرفتهاند.
و الله اعلم
وصلی الله وسلم علی محمد و علی آله و اتباعه الی یوم الدین
سایت جامع فتاوای اهل سنت و جماعت
IslamPP.Com
یکی بود یکی نبود ، چهار شمع به آهستگی می سوختند و در محیط آرامی صدای صحبت آنها به گوش می رسید :
شمع اول گفت : " من صلح و آرامش هستم ، اما هیچ کس نمی تواند شعله ی مرا روشن نگه دارد . من باور دارم که به زودی می میرم ... "
سپس شعله ی صلح و آرامش ضعیف شد تا به کلی خاموش شد .
شمع دوم گفت : " من ایمان هستم . برای بیشتر آدم ها دیگر در زندگی ضروری نیستم ، پس دلیلی وجود ندارد که روشن بمانم ... "
سپس با وزش نسیم ملایمی ، ایمان نیز خاموش گشت .
شمع سوم با ناراحتی گفت : " من عشق هستم ولی توانایی آن را ندارم که دیگه روشن بمانم . انسان ها من را در حاشیه ی زندگی خود قرار داده اند و اهمیت مرا درک نمی کنند .
آنها حتی فراموش کرده اند که به نزدیک ترین کسان خود عشق بورزند ... " طولی نکشید که عشق نیز خاموش شد.
ناگهان ...
کودکی وارد اتاق شد و سه شمع خاموش را دید .
" چرا شما خاموش شده اید ، شما قاعدتاً باید تا آخر روشن بمانید . " سپس شروع به گریه کرد .
آنگاه شمع چهارم گفت :
" نگران نباش تا زمانی که من وجود دارم ، ما می توانیم بقیه ی شمع ها را دوباره روشن کنیم .
من امید هستم ! "
با چشمانی که از اشک و شوق می درخشید ، کودک شمع امید را برداشت و بقیه ی شمع ها را روشن کرد .
نور امید هرگز از زندگیتان خاموش مباد !
The flamc of hope should never go out from your life
به نام حضرت دوست / که هر چه داریم از اوست
به نام خداوند جهان آفرین / حکیم سخن در زبان آفرین
به نام آن که هستی را بنا کرد / محبت را به دلها آشنا کرد
به نام آن که دنیا را چنین کرد / محمد را رسول مسلمین کرد
به نام خداوند بخشنده و مهربان
با سلام و خسته نباشید خدمت تمامی یکتاپرستان جهان ، تمامی مسلمین موحّد ، امیدوارم تا این لحظه از زندگی را با موفقیت پشت سر گذاشته باشید ، من دوست دارم در این پستم درباره ی مبارزه با فساد حرف بزنم و اینکه چه کار کنیم تا فساد از خانواده ی ما ، جامعه ی ما ، کشور ما و کلاً از این جهان فانی ان شاء الله پاک بشه و همان طور که الله جل جلاله و رسولش حضرت محمد صلی الله علیه وسلم دستور داده بشه و فساد از بین نمیره ، مگر با اراده ی خود ما و تا زمانی که خودمون نخواهیم فساد هم همین طور بیشتر و بیشتر میشه و خدا قربونش برم اگه بخواد ظرف یک چشم به هم زدن و حتی کم تر از یک چشم به هم زدن و چه جوری بگم برای خداوند اصلاً زمان مطرح نیست ، یعنی خداوند میتوانه در زمان اَبَر سریع ای که ما تصورش را هم نمی توانیم بکنیم ، الله متعال می تواند تمامی فسادها را از بین ببرد و نیست و نابود کند ولی خداوند میخواهد ما را امتحان کند و صبر خدا هم تا جایی هست ، که اگر گمراهان توبه نکنند ، بدانید که خداوند عذاب خود را بر آنها نازل میکند ، پس باید یه اقدامی بشه و جلوی این فسادها گرفته بشه و آنها ( زن و مرد ، دختر و پسر ، دختربچه و پسربچه ) که حجاب خود را رعایت نمی کنند ( منظورم با همه ی اون زن ها و مردهای سر تا سر جهان هست که حجاب خود را رعایت نمی کنند ) باید به خودشون بفهمانند که باید بدن خودم را بپوشانم و حجابم را رعایت کنم و امیدوارم که این جوری بشه ( یعنی همه حجاب خود را رعایت کنند ) و من نمیگم که من انسان خوبی هستم ، من هم توی زندگی ام مرتکب گناه شده ام ، ولی میخوام خودم رو اصلاح کنم و توبه کنم و دیگه باید هر چه عکس غیراخلاقی و فیلم غیراخلاقی در اینترنت ، ماهواره ، حافظه ی گوشی های موبایل ، سی دی ها و دی وی دی ها ، فلش ها و هارد دیسک ها باید به طور کلی پاک شوند و به جای این عکس ها و کلیپ های غیر اخلاقی ، عکس ها و فیلم های خوب درست کنند و در اختیار عموم مردم قرار بدهند و من هم یه مسلمان هستم و بی نهایت خوشحالم که در خانواده ی مسلمان واقعی به دنیا آمدم و دوست دارم که یه مسلمان واقعی بااستقامت و با صبر و حوصله باشم و هر کسی که واقعاً دستورات خدا و رسولش حضرت محمد صلی الله علیه وسلم را رعایت کرد ، اون یک مسلمان واقعی واقعی هست و من هم میخوام توبه کنم و عادت های بدم را ترک کنم و به دنبال وسوسه های شیطان نگیرم و دیگه فقط ان شاء الله کارهای خوب کنم و خودم را کنترل کنم و من در یک خانواده ی موحّد ( یکتاپرست ) به دنیا آمده ام و بی نهایت خدا را شکر میکنم ، و چندین بار به دنبال وسوسه ی شیطان گرفتم ، و گناه کردم ، ولی نه گناه اونجوری ، یعنی گناهانی که انجام دادم قابل جبران هست و دیگه هر طوری که هست میخوام یه توبه ی نصوحی کنم ، و برایم به درگاه الله عزیز دعا کنید و من هم جزء اون دسته مسلمان ها هستم که موحّد ( یکتاپرست ) هستند و فقط و فقط الله متعال را پرستش میکنیم و حاجتمان را مستقیماً از الله متعال میخواهیم و خداوند خودش در کتابش قرآن کریم میگه که من بسیار شنوا و بینا هستم و از تمام کارهای پنهانی و آشکارای شما باخبرم و بی نیاز از همه چیز هستم و این شماها ( انسان ها و سایر مخلوقات ) هستید که نیازمند منی ، پس چرا بعضی از مسلمان ها با این حال که این مفاهیم قرآنی به گوششون رسیده ، ولی بازم حاجاتشون را از غیر خدا می خواهند ؟؟!!! و چرا حرف حق را قبول نمی کنند ؟؟ و کارهای بیهوده انجام میدهند و غیر خدا را عبادت میکنند ، دیگه تا کی میخواهید به این وضعیتتون ادامه بدهید ؟؟؟؟ ، دیگه بس است ، پس تا دیرتر از این نشده ، دست از این عادت اشتباهتان بردارید و خالصانه فقط و فقط الله متعال را پرستش کنید و فقط و فقط مستقیماً خالصانه حاجتتان را از الله جل جلاله بخواهید که در این صورت یک مسلمان واقعی می شوید . و در مورد فساد اخلاقی که اول عرض کردم باید یه چاره ای بشه ، و اگه این فسادهای اخلاقی اینجوری پیشرفت کنه ، آیا اگر نسل بعد قرار باشد بیاید ، وضیعت اون ها دیگه چه جوری میشه .... و حالا در پایان حرفام میخوام متن سخنرانی یکی از عالمان موحّد را اینجا بنویسم : موضوع : شرم از الله : همانا سعادت مند ترین قلب ، قلبی است که خداوند شرم از خود را در آن قرار دهد . و از بزرگترین هدایای الهی و ربانی این است که به انسان قلبی عطا شود که از خداوند شرم داشته باشد . هنگامی که خداوند به او نعمتی عطا کند ، از او شرم دارد که از مال خود انفاق نکند و اگر خداوند به او صحت و عافیت عطا نمود از او شرم می کند که با قدمهایش به مساجد برای ادای نماز جمعه و جماعت نرود و هر گاه تنها شد و به خلوت رفت از خداوند شرم دارد که در آشکارا یا پنهانی ، مرتکب کارهای حرام شود . و هر گاه شب فرا رسید که در شب اش از نماز و عبادت بی بهره باشد و با پروردگارش مناجات کند و به خالقش نزدیکی جوید ، و قرب مولای خود را حاصل نماید . و هر گاه خداوند در زندگیش قدرت مالی به او عطا نمود از او شرم دارد که به همسایه اش اطعام نکند ، یا به گدای محروم و بی چیز غذا ندهد ، و یا به کسی که واقعاً مستحق گرفتن زکات و صدقه است از مال خود نخوراند . و هر گاه خداوند سلامتی را به او عطا نمود از خداوند شرم دارد که به خاطر تقرب به او تابستان و هوای گرم روزه نگیرد . و آنچه خداوند از انسان طلب می کند محدودیتی ندارد ولی هر کسی به او تقوا عطا شده ، پس خیر بسیار به او داده شده است .
1 : عَنْ اَبِی هُرَیْرَةَ رضی الله عنه قَالَ قَالَ رَسُوْلُ الله ( ص ) مَنْ اٰتَاهُ اللهُ مَالاً فَلَمْ یُئَودَ زَکٰوتَه مُثِلَ لَه ، مَالُه ، یَوْمَ الْقِیٰمَةِ شُجَاعًا اَقرَعَ لَه ، زَبِیْبَتَانِ یُطَوَّقُه ، یَوْمَ الْقِیٰمَةِ ثُمَّ یَاخُذُ بِلِهْزِمَتَیْهِ یَعْنِی شِدْقَیْهِ ثْمَّ یَقُوْلُ اَنَا مَالٰکَ اَنَا کَنْزُکَ ثُمَّ تَلَا ( وَ لَا یَحْسَبَنَّ الَّذِیْنَ یَبْخَلُوْنَ ... ) ( رواه البخاری کذافی المشکٰوة و قدروی من مسند ثوبان و ابن مسعود و ابن عمر بمعناه فی الترغیب )
1 : ابوهریره ( رض ) می فرماید که رسول اکرم ( ص ) ارشاد فرمودند : هر شخصی که الله جل جلاله به او مال داده باشد و او زکات آنرا ادا نکند ، آن مال در روز قیامت به چنان ماری تبدیل میشود ، که کچل است و بر چشم های او دو نقطه ی سیاه می باشد سپس آن مار در گردن او مانند طوق انداخته میشود ، بعداً هر دو فَک او را گرفته و می گوید : من مال تو هستم ، من خزانه ی تو هستم ، بعد از آن رسول الله ( ص ) ( در تأیید این ) آیه ( وَ لَا یَحْسَبَنَّ الَّذِیْنَ یَبْخَلُوْنَ ... ) را تلاوت فرمودند .
توضیح : این آیه ی مبارکه با ترجمه در شماره 3 فصل دوم گذشته است . یک صفت آن مار شجاع گفته شد . بعضی علما از آن ، مار نر را مراد گرفته اند . بعضی گفته اند که ، شجاع به همان ماری گفته می شود که بر دُم خود راست ایستاده و مقابله کند ( فتح الباری ) و صفت دوم مار این بود که کچل است و کچل به این خاطر گفته شد ، که آن مار خیلی زهر دارد و به سبب شدّت زهر ، موهای سرش می ریزد و صفت سوم آن مار را چنین بیان فرمودند : " بر چشم های آن دو نقطه ی سیاه می باشد " ، بودن دو نقطه ی سیاه هم علامت زیادی زهر است . عمر این نوع مار هم زیاد است و بعضی علما به جای دو نقطه ، ترجمه ی آن را کف دو گوشه ی دهان مار بیان کرده اند که از کثرت زهر پیدا می شود . و بعضی از علما گفته اند ، آن دو دندانی است که از دو طرف دهانش آویزان هستند . ( فتح الباری )
در این حدیث پاک در صورت ندادن زکات ، مال تبدیل به مار شده و مانند طوقی بر گردن او انداخته می شود و در حدیث قبلی گرم شدن بر آتش و داغ دادن ، گذشته است و این هر دو نوع عذاب در دو آیه ی قرآن مجید هم آمده اند و هر دو آیات در ذیل آیات فصل دوم گذشته اند . در هر دو نوع عذاب اشکالی وجود ندارد ممکن است بر حسب اوقات مختلف فرق کند و یا بر حسب اختلاف انواع مال و بر حسب افراد مختلف این هر دو نوع عذاب می توانند جمع شوند . حضرت شاه ولی الله در " حجة الله البالغه " می فرمایند : رابطه ی بین مار و دنبال کردن او و گرم شدن قطعات و داغ داده شدن ، به این خاطر است که اگر انسان با مال به طور کلی محبت داشته باشد و با جزئیات آن محبت نداشته باشد ، این مال او تنها یک چیز ، یعنی مار شده و به دنبال او می افتد . و کسی که با جزئیات مال محبت دارد و درهم و دینار را حساب کرده ، نگه میدارد و هر چه بدست می آورد آنرا تبدیل به درهم و دینار کرده و جمع کند مال او تبدیل به سنگ شده و بوسیله آن داغ کرده می شود .
در حدیثی است ، هر کس بعد از خود خزانه ی را بگذارد ، آن مال در روز قیامت به شکل یک مار کچل دو نقطه دار شده و دنبال شخص می افتد . او وحشت زده ، می گوید : تو چه بلایی هستی ؟ او می گوید من همان خزانه ی تو هستم که تو آن را بعد از خود گذاشته و آمدی . آن مار اوّل ، دست های او را می خورد و سپس تمام بدن او را می خورد . ( ترغیب ) در عذاب های قیامت به کثرت این چیزها به وقوع می پیوندد ، هر شخصی که به سبب عذابی ریزه ریزه و قطعه قطعه شود دوباره برای مسلّط شدن عذاب بر او ، به حالت اوّل خود برگشته و همان عذاب تکرار می شود .
2 : عَنْ عَبْدِاللهِ بْنِ مَسْعُوْد ( رض ) قَالَ مَنْ کَسَبَ طَیِبًا خَبَّثَه ، مَنْعُ الزَّکٰوةِ وَ مَنْ کَسَبَ خَبِیْثًا لَمْ تُطیِبْهُ الزَّکٰوة ، ( رواه الطبرانی فی الکبیر موقوفًا باسناد منقطع کذافی الترغیب )
حضرت عبدالله بن مسعود ( رض ) می فرمایند : هر شخصی که مال پاک ( حلال ) کسب کند ، ادا نکردن زکات ، این مال را ناپاک می کند و آن شخصی که مال حرام کسب می کند ، ادا کردن زکات ، آن را پاک نمی کند .
توضیح : چقدر وعید سختی است آن مالی را که با زحمت زیاد و جانفشانی کسب کرد و اهتمام حلال و حرام آن را نموده به سبب اندکی بُخْل ، یعنی اهتمام نکردن ادای زکات آن ، تمام آن مال نزد الله جل جلاله ناپاک می شود . در حدیثی ارشاد رسول الله ( ص ) وارد شده است ، هر شخصی که از راه حرام مال کسب کند ، سپس آنرا صدقه کند در این برای او هیچ ثوابی نیست و وَبال آن بر سر او می باشد . ( ترغیب ) یعنی عذاب کسب حرام برای او باقی می ماند و از آن صدقه هیچ ثوابی هم به او نمی رسد .
منبع مطلب : کتاب فضائل صدقات